کد مطلب:90324 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145
گرچه این حدیث، از نظر ظاهر، در مورد خانه هایی است كه قرآن در آن خوانده [صفحه 205] می شود، اما كنایه از خانه ی دل است، چرا كه روایات، همانند آیات قرآن، دارای بطونی است كه ظاهرش چیزی و باطنش چیز دیگری می باشد. در این هنگام، دل آدمی، مظهر تجلیات قرآن می شود و از آن پس، مطاف فرشتگان خصال خیر و كعبه ی مقدس و عبادتگاه خدا قرار می گیرد. مهر خوبان دل و دین، از همه بی پروا برد تو مپندار كه مجنون سر خود، مجنون گشت من به سرچشمه ی خورشید، نه خود بردم راه من خسی بی سر و پایم كه به سیل افتادم جام صحباز كجا بود، مگر دست كه بود خم ابروی تو بود و كف مینوی تو بود خودت آموختیم مهر و خودت سوختیم همه یاران به سر راه تو بودیم ولی همه دلباخته بودیم و هراسان، كه غمت [صفحه 206]
«قال امیرالمومنین علیه السلام البیت الذی یقرا فیه القرآن و یذكر الله عز و جل فیه، تكثر بركته و تحضره الملائكه و تهجره الشیاطین و یضیی ء لاهل السماء كما تضیی ء الكواكب لاهل الارض.»: علی علیه السلام فرمود: خانه ای كه در آن قرآن خوانده شود و اهل آن به یاد خدا باشند، بركت در آن زیاد می گردد و فرشتگان، در آنجا حضور می یابند و شیاطین در آن خانه نبوده و مطرود می شوند. این منزل، روشنی بخش اهل آسمان خواهد بود، همانگونه كه ستارگان درخشان، اهل زمین را روشنی می بخشند.
رخ شطرنج نبرد، آنچه رخ زیبا برد
از سمك تا به سهایش، كشش لیلی برد
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
او كه می رفت، مرا هم به دل دریا برد
كه درین بزم بگردید و دل شیدا برد
كه به یك جلوه ز من، نام و نشان یكجا برد
با برافروخته رویی كه قرار از ما برد
خم ابروی مرا دید و ز من یغما برد
همه را پشت سر انداخت، مرا تنها بود
صفحه 205، 206.